به نام خدا
((لطفا متن زیر رو بخونید و نظرتون رو بگید ))
سلام دوستان
امروز به این فکر میکردم که چرا افریده شدیم...
حتما شما هم خیلی بهش فکر کردین...
قطعا دلیل به دنیا اومدنمون کار تحصیل ازدواج و اینطور چیزا نیست...
یه هدف خیلی ارزشمند پشتش هست...
فراتر از این چیزا...
این که همونجور که اومدیم همونجور بمونیم و بریم هیچ ارزشی نداره...
ما برای تغییر افریده شدیم...
اومدیم تا ارزش افزوده تولید کنیم...
و به کمال برسیم...
و در نهایت به اغوش خدا بریم...
منظور از ارزش افزوده جهاد اکبره...
ملایکه مفهوم این ارزش افزوده رو نمیفهمن...
بخاطر همین موقع خلقت به خدا گفتن این انسان در زمین فساد و خون ریزی ایجاد میکنه...
خلقش نکن...
این هدف بسیار بسیار ارزشمند و والاست...
درسته که یه عده ای به این هدف نمیرسن و جنگ و خون ریزی میکنن...
ولی
اینها درواقع ضایعات خلقت هستن
که جاشون جهنمه
و نمیشه بخاطر اینا از هدف به این مهمی گذشت...
ولی در عوض خیلی ها هم هستن که این ارزش و تغییر رو در خودشون ایجاد میکنن...
و به خود خدا میرسن...
حقیقت اینه که ما در دنیا هیچ کاره ایم
اثر گذاری ما اینجا فقط و فقط برای حیات ابدیمون هست...
ما از اینجا تعیین میکنیم که اونطرف چطور زندگی کنیم...
کجا باشیم...
چه خونه ای و چه همسری داشته باشیم برای یه ابدیت...
در واقع پاداش زندگی دنیای ما تنظیم حیات اخرویمون هست...
بنظر شما چطور میشه اون ارزش افزوده رو ایجاد کرد؟
با آگاهی؟یا عمل؟
داشتن آگاهی صرف چیزی به ما اضافه نمیکنه مخصوصا این که کسب اون علم به اختیار خودمون هم نباشه..و گذری یاد گرفته باشیم...
تو قران خدا به دانشمندانی که صرفا علم دارن میگه کمثل الحمار...
مثل الاغی که کتاب حمل میکنه...
یا مثل کامپیوتری که پر از اطلاعاته...
هیچ ارزشی نداره
حتی عمل هم مهم نیست
چون حیوانات هم صدبرابر ما اهل عمل و کار هستن...یه مورچه لحظه ای نمیشه که بیکار باشه
مدام فعالیت میکنه...
ایا اونها میتونن اون ارزش افزوده رو ایجاد کنن؟
قطعا نمیتونن
بچه ها ما در تفکر و در تمایلات و دوستداشتنی هامون آزادیم..و قدرت انتخاب داریم
زمانی میتونیم جهان رو تغییر بدیم که بتونیم دوستداشتنی هامون رو عوض کنیم...
یعنی بتونیم به دلخواهمون نه بگیم...
چیزایی که از صمیم قلب بهش کشش و گرایش داریم...این نه گفتن خیلی ارزشمنده چون با مقاومت رو به رو میشیم...و انجامش سخت میشه...
این نه گفتن ( مبارزه با نفس) دو شاخه داره که موضوع اصلی زندگی و بودن ماست...
1.یه چیزی رو دوست داری بهت نمیدن اینجا باید تحمل کنی و رضایت داشته باشی
2.یه چیزو دوست داری بهت میدن ولی نباید دست بزنی
مثل گرسنگی میمونه
یه وقت گرسنه ای ولی پول نداری چیزی بخوری و یه وقتم هست پول داری ولی روزه ای..
پس وظیفه ی ما تو این مبارزه 2چیزه
اطاعت در مقابل تکلیف
ورضایت در مقابل تقدیر
یعنی برای خلق اون ارزش افزوده باید مقابل دوستداشتنی هامون باستیم...
و این خیلی تلخه
ایت الله بهجت :مگه میشه خدا انسان رو به یه عمل تلخ دعوت کنه و شیرینیش رو در دنیا نچشاند؟
شیرینی این تلخی کجاست؟
ما برای کسی (خدا) این کارو میکنیم که خودش بهمون مزه شو میده...
ما حقیقتا برای خود خود خود خدا آفریده شدیم...
و تنها راه رسیدن به خدا پا گذاشتن روی خود هست
در ضمن خوب بودن ما تو این مسیر به رسیدن نیست
به این نیست که ما مثلا با نفس تو یه زمینه ای بجنگیم و پیروز بشیم و تمام
نه اصلا
خوب بودن به ادامه دادن این نبرد دائمیه
این جنگ همیشه هست
و تکلیف ما اینه که سر نفس خودمون رو در زمینه های مختلف ببریم...
و در اصل آفرینش ما برای این نبرد مداوم هست
و در مخالفت با نفس رشد نفس تضمین شده...
و ایمان ما زمانی ساخته و تکمیل میشه که دین ما بر هوای نفس و شهوت غلبه پیدا کنه...
خیلی از ایات قران در مورد جهنم و عذابه
و خیلی در این مورد ما رو میترسونن
حالا برای من بچه شیعه سواله که چرا باید بترسم؟؟
خدا ترس داره؟؟دارم زندگیمو میکنم دیگه ترس به چه کار میاد؟؟
ببین موضوع اصلی ما تو دنیا مخالفت با دوستداشتنی هامون هست...
مخالفت با نفسمون
و هیچی هم مثل ترس انسان رو در این مخالفت کمک نمیکنه
ترس از جهنم
ترس از خدا
نظرات (۴)
حنانه
جمعه ۱۷ بهمن ۹۹ , ۱۳:۴۶ملیحه
۱۷ بهمن ۹۹، ۱۸:۲۵zahra
چهارشنبه ۲۵ تیر ۹۹ , ۱۹:۰۷التماس دعا عزیزم
ملیحه
۲۷ تیر ۹۹، ۱۸:۱۴ناشناس
سه شنبه ۲۱ دی ۹۵ , ۱۶:۴۵دختر شمالی
دوشنبه ۲۰ دی ۹۵ , ۱۹:۴۴ملیحه
۲۰ مرداد ۹۶، ۱۵:۴۳